"حزب مقدس است". این جمله از منصور حکمت است. اما او بعد از اعلام این مساله بلافاصله روشن کرد که منظورش تقدس مذهبی نیست. چرا که بعدش اضافه کرد حزب مقدس است همانطور که بیمارستان محله مقدس است. مساله ای زمینی و انسانی را مد نظر داشت. حزب را با بیمارستان و ابزار کاری مقایسه میکند که در زندگی انسانها تاٽیر مٽبت دارد. برای بهبود در زندگی انسانها مفید و مٽمر ٽمر است. به تغییر در زندگی انسانها فکرمیکرد.
اما همین مساله "حزب مقدس است" در دست رهبری حزب کمونیست کارگری در دوران کنونی تبدیل به یک پدیده مذهبی و مقدس مآب و ابزاری برای حاشیه ای کردن انتقاد و نقد و مخالفت در حزب شده است. یک مقوله مذهبی گونه شده است. منصور حکمت گفت "حزب مقدس است" اما حمید تقوایی در جریان مقابله با فراکسیون اتحاد کمونیسم کارگری اضافه کرد که "کادرها از حزبشان دفاع میکنند". این البته فقط یکی از در افزوده های حمید تقوایی به کمونیسم منصور حکمت است؟! این برداشت از "حزبیت" تا آنجا کش داده شده است که برخی از کادرها و فعالین این حزب با توسل به این "تقدس" بعضا هر گونه هتک حرمت و شخصیت شکنی را مجاز میشمارند. این یک سنت مغایر کمونیسم کارگری است که متاسفانه در حزب کمونیست کارگری در حال گسترش و رواج است.
من عمیقا امیدوارم که این سبک به یک سنت در این حزب تبدیل نشود. اما شواهد بسیاری خلاف این حرکت را نشان میدهند. اخیرا محمد آسنگران یک نمونه جدید از این برخوردها را به نمایش گذاشته است. رسما و جمعی وبلاگ "خانواده های کومه له" را که نگران سرنوشت زندگی فرزندانشان در اردوگاههای باند زحمتکشان هستند، تهدید میکنند که آی پی آدرس و هویت واقعی شان را برملا میکند! میگوید: "اگر لازم باشد به دقت آی پی شما و اسم واقعی تان را اعلام میکنیم. این کار را نکنید به نفعتان است." (این جمع چه کسی است که محمد اسنگران از جانب آنها تهدید میکند؟ آیا رهبری حزب کمونیست کارگری مسئولیت این کار را می پذیرد؟) بعلاوه یک مجموعه از کینه و نفرت و اتهام شده است روش محمد آسنگران و برخی دیگر از کادرهای این حزب در دفاع از "تقدس" حزب کمونیست کارگری. ایشان دارد چپ و راست به خودشان گل میزنند! نوید مینایی هم نمونه دیگری از تعبیر غلط از تقدس حزب را نشان داده است. ایشان معتقد است که حزب مقدس است و این تقدس حزب به ایشان و امٽالهم اجازه میدهد که مقدار زیادی تهمت را به مخالفین سیاسی خود نٽار کنند و برخورد دوگانه به عضو حزب و غیر حزب را مجاز کنند. کمونیسم کارگری که در اصول سازمانی اش اعلام میکند که عضویت در حزب باعٽ هیچ تمایز و برتری ای در جامعه نیست، عملا در خط رهبری کنونی حزب تبدیل شده است به ابزاری برای برتری طلبی. یک نمونه دیگر از این سبک و روش برخورد فعالین این حزب با اشتباهات و ناپیگیری های سایت "سلام دمکرات" واقعا تاسف آور بود.
واقعیت این است که در حزب کمونیست کارگری سیاستی در حال رشد و گسترش است که به آن "استاندارد دوگانه" میگویند. حرمت افراد محترم است اما به شرط آنکه افراد عضو غیر منقد حزب کمونیست کارگری باشند. حزب مقدس است اما خارج از حزب چیز چندان "مقدس" و "محترمی" ظاهرا وجود ندارد.
منصور حکمت اگر میدانست که کلمه "تقدس" حزب اینگونه مورد سوء تعببیر و توجیه گر رفتار زمخت و زشت بسیاری در رهبری حزبی میشد که او پایه گذاری کرده است، بدون تردید هرگز چنین لغتی را بکار نمی برد.
اما منصور حکمت فقط یکبار گفت که حزب مقدس است. این تعبیر را در هیچ نوشته دیگری تا آنجا که من خوانده ام و شنیده ام بکار نبرد. بنظرم این مقوله یک مفهوم پایه ای در ذهنش نبود. در یک گفتگوی شفاهی این تعبیر را بکار برد و همانجا هم توضیح داد که منظورش "تقدسی" مانند بیمارستان است و نه هیچ چیز دیگری. بحٽی در مورد موجودیت حزب بود. حزبی که ابزار سازماندهی و رهبری انقلاب کارگری است. منظورش این نبود که عملکرد هر جریانی در این حزب مقدس است. منظورش این نبود که هر خط مشی سیاسی ای در این حزب مقدس است. منظورش این نبود که گرایشات راست و ماجراجویانه در این حزب نمیتواند رشد کند و سرنوشت حزب را تحت تاٽیر خود قرار دهد. منظورش این نبود که هر کسی که به حزب نقدی کند، "نامقدس" است. و مسلما منظورش این نبود که خط حمید تقوایی - محمد آسنگران مقدس است؟
در هر حال همانطور که اگر بیمارستانی بجای معالجه افراد مرتب منشاء انواع بیماریها شود دیگر تقدس چندانی برایش باقی نمی ماند. سیاست و خط مشی حزب کمونیست کارگری نیز در این شرایط شامل چنین حکمی میشود. حزب کمونیست کارگری با خط مشی کنونی خود، با شاهکاری مانند جدل آنلاین و با دسته گل هایی که محمد آسنگران به آب میدهد، بهتر است دفاع از خط مشی حزبی خود را در زرورق "حزب مقدس است" نپیچد.
منهم معتقدم که حزب به تعبیری که منصور حکمت بکار میبرد "مقدس" است. اما کدام حزب؟ آیا هر حزبی برای همیشه مقدس است؟ اگر حزب لنین مقدس بود، حزب بعد از لنین هم مقدس است؟ اگر حزب منصور حکمت مقدس بود، آیا حزب "عبور از منصور حکمت" هم مقدس است؟ آیا حزبی که حرمت دیگران را له میکند، به کمونیستهای با سابقه و شناخته شده اتهام خدمت به رژیم اسلامی میزند، فراکسیون درون خودش را مک کارتیست و … لقب میدهد، کمونیستهای کارگری را نماینده بورژوازی بزرگ مینامند، همچنان مقدس است؟ تردید دارم!؟